دانستنیهای شگفت انگیز دایناسورها
دایناسورها، این غولهای باستانی که میلیونها سال بر روی زمین حکمرانی میکردند، همواره ذهن بشر را به خود مشغول کردهاند. این موجودات عظیمالجثه و متنوع، از زمانی که اولین فسیلهای آنها کشف شد، به یکی از جذابترین موضوعات مطالعه در حوزه دیرینهشناسی تبدیل شدهاند.
در این مقاله، قصد داریم به دنیای شگفتانگیز دایناسورها سفر کنیم و به بررسی ویژگیهای مختلف آنها، از جمله اندازه، شکل، رژیم غذایی، و محیط زیستشان بپردازیم. همچنین، دلایل رشد بزرگ جثه برخی از دایناسورها، شرایط زندگی آنها در ایران و دلایل انقراض بزرگ آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
اگر به این مطلب علاقه مند هستید، نگاهی هم به فیلم آموزشی دایناسورها بیندازید!
تاریخچه دایناسورها، از کشف تا مطالعه فسیلها
شاید تا کنون به این موضوع فکر کرد اید که اولین باری که انسانها با فسیلهای عظیم الجثه دایناسورها روبهرو شدند، چه واکنشی نشان دادند. مطمئنا از لحظه اول که متوجه گونه جدیدی از جانواران منقرض شده نبودند، میتوان گفت در این مسیر پر پیچ و خم، دانشمندان فرضیات و حدس و گمانهای متنوع و عجیبی مطرح کردند تا در نهایت رسیدند به کشف این گونه عجیب جانوری. در بخش تاریخچه دایناسورها میپردازیم به مسیری دانشمندان از کشف فسیل ها تا تفسیرهای عجیب و غریبشان طی کردند.
کشف استخوانها و تفسیرهای عجیب و غریب درباره بقایای دایناسورها
- افسانهها و اسطورهها: در بسیاری از کشورها و فرهنگهایی که اعتقاد به وجود اژدهای افسانهای وجود داشت، تفسیر مردم محلی در مواجهه با بقایای دایناسورها این بود که این استخوانها و فسیلها مربوط به اژدها هستند.
- شروع علم دیرینهشناسی: با آغاز عصر روشنگری در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی، دانشمندان به بررسی دقیقتر فسیلها و استخوانها پرداختند. دانشمندانی مانند روبرت پلان و ریچارد اوون به مطالعه فسیلهای دایناسورها پرداختند و نامهایی مانند مگالوسور، ایگوانودون و تیرانوسوروس رکس را بر روی آنها گذاشتند. این اولین تجربه نام گزاری بر روی دایناسورها بود!
- تفسیرهای اولیه: در ابتدای کشف دایناسورها، دانشمندان تصور میکردند که این استخوانها به دلیل شباهتای نسبی ک هبا مارمولکها داشتند در واقع نوعی مارمولک غول پیکر بودند که مثل خزندگان موجوداتی خونسرد و کند بودند که مشابه مارمولکهای آبی احتمالا در آب زندگی میکردند.
نقش توسعه دیرینهشناسی و تصحیح تصورات اشتباه درباره دایناسورها
- تحولات دیرینه شناسی: اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با کشف فسیلهای بیشتر و پیشرفت علم دیرینهشناسی، تصورات اشتباه درباره دایناسورها اصلاح شد. دانشمندان متوجه شدند که دایناسورها تنوع بسیار زیادی داشتند و برخی از آنها بسیار فعال و چابک بودند.
- نظریه تکامل:نظریه تکامل یا همان فرگشت داروین نقش مهمی در درک ما از دایناسورها داشت. با کمک نظریه فرگشت دانشمندان توانستند ارتباطات مهمی بین گونههای مختلف دایناسورها و سایر موجودات از جمله پرندگان امروزی پیدا کنند که نشان میداد نشان داد که آنها موجوداتی پویا و متنوع بودند.
- تکنولوژیهای جدید: در دهههای اخیر، پیشرفتهای تکنولوژی به دانشمندان امکان داده است تا با استفاده از روشهای جدید مانند توموگرافی کامپیوتری (CT scan) و مدلسازی کامپیوتری به بررسی دقیقتر ساختار داخلی فسیلها بپردازند و اطلاعات بیشتری درباره نحوه زندگی دایناسورها به دست آورند.
دایناسورها در قرن بیست و یکم
امروزه، مطالعه دایناسورها همچنان یکی از جذابترین حوزههای تحقیقاتی است. دانشمندان در سراسر جهان به دنبال کشف فسیلهای جدید و کشف رازهای پنهان این موجودات باستانی هستند. با پیشرفت تکنولوژی و روشهای جدید مطالعه و همچنین توسعه علم ژنتیک، ما هر روز به درک بهتری از دنیای دایناسورها میرسیم.
دایناسورها چه میخوردند؟
در پی تحقیقات دانشمندان دریافتند که دایناسورها رژیم غذایی متنوعی داشتند و هر کدام بر أساس نوع اقلیمی که در آن زندگی میکردند، تنوع غذایی خاص خود را داشتند. در ادامه به أنواع غداهایی که دایناسورها احتمالا میخوردند میپردازیم:
- دایناسورهای گیاهخوار: بسیاری از دایناسورها گیاهخوار بودند و از برگها، شاخهها، میوهها و ریشه گیاهان تغذیه میکردند. آنها دندانهای مسطحی داشتند که برای جویدن گیاهان کاملا مناسب بود.
- دایناسورهای گوشتخوار: برخی دیگر از دایناسورها گوشتخوار بودند و از سایر حیوانات از جمله گونههای گیاهخوار دایناسورها تغذیه میکردند. آنها دندانهای تیز و خمیدهای داشتند که برای شکار و تکهتکه کردن گوشت مناسب بود. برخی از آنها دندانهایی شبیه به چاقوی ارهای داشتند که قدرت برندگی فوقالعادهای داشت.
- داسناسورهای همه چیزخوار: برخی از دایناسورها نیز همه چیزخوار بودند و هم از گیاهان و هم از گوشت جانوران تغذیه میکردند.
چرا دایناسورها اینقدر بزرگ بودند؟
شاید شما هم اولین باری که مقایسه قد یک انسان معمولی و یک دایناسور را در موزهها یا فیلم های مستند دیدید، به این پرسش برخوردید که چرا دایناسورها انقدر بزرگ و عظیم الجثه بودند! چگونه این موجودات عجیب و غریب تا این اندازه رشد کرده بودند که ارتفاع بعضیهایشان حتی به ۲۰ متر یا بیشتر میرسید؟ دنیای دایناسورها پر از شگفتیها و سوالات بیشمار است اما شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مهم ترین آنها پرسش درباره اندازه و ابعاد شگفت انگیز آنها باشد. در این بخش به دلایل مختلف غول پیکر شدن دایناسورها میپردازیم ودر نهایت ببینم چه شد که دیگر بعد از دایناسورها موجودات تا این اندازه رشد نکردند؟
چندین نظریه برای توضیح رشد بیش از حد جثه دایناسورها ارائه شده است که هر کدام به عوامل مختلفی اشاره میکنند:
- حفاظت در برابر شکارچیان:
- عملکرد بهتر در دفاع از خود و ترساندن شکارچیان: دایناسورهای بزرگتر به دلیل جثه عظیمشان طبیعتا کمتر در معرض حمله شکارچیان قرار میگرفتند.
- دسترسی بهتر به منابع غذایی:
- قد بلندتر: دایناسورهای گردن دراز مانند براکیوسوروس میتوانستند به برگهای بالای درختان دسترسی پیدا کنند که برای دایناسورهای کوچکتر قابل دسترس نبود و در زمان کمبود مواد غذایی دسترسی آسان به درختان بلندتر داشتند.
- جستجوی گستردهتر در محیط زندگی: جثه بزرگ به دایناسورها اجازه میداد تا مسافتهای طولانیتری را در جستجوی غذا طی کنند.
- تنظیم دمای بدن دایناسورها:
- پایداری دمایی: دایناسورهای بزرگتر نسبت به سطح بدنشان، حجم کمتری داشتند (جرم پایین تر در حجم و جثه بزرگتر). این امر باعث میشد که آنها گرمای بدن خود را کندتر از دست بدهند و دمای بدنشان پایدارتر باشد.
- زندگی در محیطهای سردتر: برخی دانشمندان بر این باورند که جثه بزرگ به دایناسورها کمک میکرد تا در محیطهای سردتر نیز بتوانند زندگی کنند.
- تکامل تدریجی دایناسورها در طول میلیونها سال:
- توضیحاتی که در ۳ مورد اول آوردیم، در طول میلیونها سال باعث تکامل دایناسورها شد به این معنی که دایناسورهایی که جثه بزرگتری داشتند بیشتر فرصت عمر میکردند. به معنای دیگر دایناسورهای بزرگتر شانس زنده ماندن بیشتری داشتند و به مرور زمان، تکامل جثه بزرگتر را برای دایناسورها برگزید.
- انتقال ژنها: با گذشت زمان، ژنهای مربوط به جثه بزرگ به نسلهای بعدی دایناسورها نیز منتقل شد که در نهایت منجر به ظهور دایناسورهای غولپیکر شد.
دیگر چه عواملی در غول پیکر شدن دایناسورها نقش داشتند؟
دانشمندان عقیده دارند که علاوه بر نظریههای فوق، عوامل دیگری نیز ممکن است در رشد بزرگ جثه دایناسورها نقش داشته باشند:
- فراوانی منابع غذایی در دوره ژوراسیک: وجود منابع غذایی فراوان در محیط زیست، به دایناسورها اجازه میداد تا با دسترسی به منابع غذایی بیشتر به اندازههای بسیار بزرگ رشد کنند.
- رقابت بین گونهها: رقابت بین گونههای مختلف دایناسورها نیز ممکن است باعث شده باشد که برخی از آنها برای دسترسی به منابع غذایی و قلمرو، به سمت رشد بزرگ جثه سوق پیدا کنند، به این معنی که دایناسورهای بزرگ جثه تر در میدان نبرد برنده تر بودند.
- تغییرات محیطی: تغییرات محیطی مانند تغییر آب و هوا و افزایش سطح دریاها نیز میتوانند بر رشد و تکامل دایناسورها تأثیر گذاشته باشند. همچنین وجود مقادیر زیاد گاز اکسیژن در جو سیاره زمین باعث بالا رفتن میزان غذایی میشد که دایناسورها در طول روز میخوردند که این خود موجب بزرگ شدن بیش از حد جثه آنها شد!
هیچکدام از این نظریهها به تنهایی نمیتواند به طور کامل دلیل رشد بزرگ جثه دایناسورها را توضیح دهد. به احتمال زیاد، ترکیبی از این عوامل و عوامل دیگر در این پدیده نقش داشتهاند!
چرا برخی دایناسورها کوچک ماندند؟
در حالی که بسیاری از دایناسورها به اندازههای غولپیکر رشد کردند، اما همواره گونههایی کوچکتر نیز وجود داشتند. این پرسش که چرا برخی از دایناسورها به جای بزرگ شدن، کوچک ماندند، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
- زندگی در محیطهای کوچک:
برخی از دایناسورها برای زندگی در محیطهای محدودتر و با منابع غذایی محدودتر، به اندازههای کوچکتر تکامل یافتند. این امر به آنها اجازه میداد تا در مکانهایی که دایناسورهای بزرگتر نمیتوانستند به راحتی به آنها دسترسی پیدا کنند، زندگی کنند.
- شکارچیان کوچکتر:
دایناسورهای کوچکتر اغلب شکارچیان کوچکتری بودند که برای شکار حیوانات کوچکتر و سریعتر مانند حشرات، نیاز به جثه بزرگ نداشتند.
مثالهایی از دایناسورهای کوچک:
- آرکیوپتریکس: یکی از مشهورترین دایناسورهای کوچک، آرکیوپتریکس است که به عنوان یکی از اولین گونه پرندگان شناخته میشود. این دایناسور کوچک و پردار، نشان میدهد که چگونه دایناسورها به تدریج به پرندگان امروزی تکامل یافتند.
- میکروراپتور: دایناسور دیگری که اندازه کوچکی داشت و دارای پرهای بلند بود. میکروراپتور نشان میدهد که توانایی پرواز در برخی از دایناسورها به صورت مستقل تکامل یافته است.
دایناسورها در چه دورههای زندگی میکردند؟
برای درک بهتر زندگی دایناسورها، لازم است به محیط زیست و شرایطی که در آن زندگی میکردند، توجه کنیم. دایناسورها در دورههای مختلف زمینشناسی و در مناطق مختلف جهان زندگی میکردند. هر یک از این دورهها و مناطق، ویژگیهای محیطی خاص خود را داشتند که بر شکل، اندازه و رفتار دایناسورها تأثیرگذار بود.
دوران طلایی زندگی دایناسورها در سیاره زمین
- عصر تریاس: اولین دوره ظهور دایناسورها دوره تریاس بود. در این دوره، قارهها به هم پیوسته بودند (شاید نام قاره پانگهآ را شنیدهباشید) و آب و هوای سیاره زمین گرم و خشک بود. دایناسورهای تریاس اغلب کوچک و دوپا بودند.
- ژوراسیک: در این دوره، قارهها شروع به جدا شدن از هم کردند و آب و هوا مرطوبتر شد. جنگلهای انبوهی در این دوره پدید آمدند که زیستگاه مناسبی برای دایناسورهای گیاهخوار بزرگ جثه بود. عصر ژوراسیک در واقع دوران طلایی حکومت دایناسورها شناخته میشود!
- کرتاسه: در این دوره، قارهها به شکل امروزی نزدیکتر شدند و آب و هوا متنوعتر شد.دایناسورها در این دوره به تنوع بسیار زیادی رسیدند و گونههای مختلفی از آنها در سرتاسر جهان زندگی میکردند.
دایناسورها بیشتر کجا زندگی میکردند؟
دایناسورها در محیطهای مختلفی از جمله جنگلها، بیابانها، باتلاقها و حتی اقیانوسها زندگی میکردند. هر یک از این محیطها، چالشها و فرصتهای خاص خود را برای دایناسورها ایجاد میکرد.
- جنگلها: جنگلهای انبوه، زیستگاه مناسبی برای دایناسورهای گیاهخوار بزرگ جثه بود. این دایناسورها میتوانستند از برگها، شاخهها و میوههای درختان تغذیه کنند.
- بیابانها: برخی از دایناسورها به زندگی در محیطهای خشک و بیابانی سازگار شده بودند. این دایناسورها اغلب کوچکتر بودند و میتوانستند آب را در بدن خود ذخیره کنند.
- باتلاقها: باتلاقها، زیستگاه مناسبی برای دایناسورهای آبزی و نیمهآبزی بود. این دایناسورها میتوانستند در آب شنا کنند و از ماهیها و سایر موجودات دریایی تغذیه کنند.
- اقیانوسها: برخی از خزندگان دریایی که اغلب با دایناسورها اشتباه گرفته میشوند، در اقیانوسها زندگی میکردند. این موجودات شکارچیان بزرگی بودند و از ماهیها و سایر موجودات دریایی تغذیه میکردند. شرایط زیستی مناسب اقیانوسها برای این هیولاهای دریایی موجب شد تا بسیاری از آنها بتوانند تا دورههای بعدی و حتی تا امروز دوام بیاورند و منقرض نشوند.
چه موجوداتی همزمان یاقبل از دایناسورها میزیستند؟
این نکته را نباید فراموش کنیم که دایناسورها تنها موجودات زنده در دوران خود نبودند. آنها با انواع مختلفی از گیاهان و جانوران همزیست بودند. برخی از این جانوران عبارت بودند از:
- پستانداران کوچک: پستانداران در دوره دایناسورها وجود داشتند، اما به دلیل کوچک بودن و زندگی شبانه، کمتر شناخته شدهاند.
- پتروسورها: خزندگان پرندهای که همزمان با دایناسورها زندگی میکردند.
- ماهیها: انواع مختلفی از ماهیها در دریاها و رودخانهها زندگی میکردند.
- حشرات: حشرات نیز در دوره دایناسورها وجود داشتند و نقش مهمی در اکوسیستم ایفا میکردند.
درک محیط زیست و شرایط زندگی دایناسورها به ما کمک میکند تا بهتر بتوانیم این موجودات باستانی را درک کنیم و به سؤالاتی درباره تکامل و انقراض آنها پاسخ دهیم.
آیا دایناسورها در ایران هم زندگی میکردند؟
شاید برایتان جالب باشد که بدانید ایران نیز روزگاری خانهی دایناسورهای عظیمالجثه بوده است. با وجود اینکه ایران امروزی تصویری خشک و کویری دارد، در گذشتههای دور، محیطی کاملا متفاوت با امروز و پر از جنگلها، رودخانهها و دریاچهها بوده است.
کشف فسیل و اسکلت دایناسورها در ایران
اگرچه پیدا کردن اسکلت کامل دایناسور در ایران کمی دشوارتر از سایر نقاط جهان است، اما شواهدی مانند ردپاها و دندانهای فسیلشده، به وضوح نشان میدهند که این موجودات عظیمالجثه در سرزمین ما نیز زندگی میکردهاند. برخی از مهمترین مناطق دیرینهشناسی ایران که در آنها آثار دایناسورها کشف شده است عبارتند از:
- کرمان: در منطقه استان کرمان، دندانهای فسیلشدهی دایناسورهای گوشتخوار کشف شده است.
- البرز: در مناطق مختلف استان البرز، ردپاهای متعددی از دایناسورها به دست آمده است.
- خراسان: در خراسان نیز ردپاهای دایناسورهایی مانند استگوسوریدها و اورنیتوپودها کشف شده است.
مهمترین انواع دایناسورهای کشف شده در ایران
تاکنون انواع مختلفی از دایناسورها درنقاط مختلف ایران شناسایی شدهاند که برخی از آنها عبارتند از:
- تروپادها: دایناسورهای گوشتخوار و دوپایی که با سرعت زیاد حرکت میکردند.
- سروپودها: دایناسورهای گیاهخوار و گردندرازی که با چهار پا راه میرفتند.
- اورنیتوپودها: دایناسورهای گیاهخوار و دوپایی که شباهت زیادی به پرندگان داشتند.
- استگوسوریدها: دایناسورهای گیاهخوار و زرهپوشی که روی پشتشان صفحات استخوانی داشتند.
چرا در ایران فسیلهای کمی از دایناسورها پیدا شده؟
به یاد داشته باشید که ایران دارای آب و هوای خشک و گرم است که باعث فرسایش سریع سنگها و استخوانها میشود. همچنین، فعالیتهای زمینشناسی مانند زلزله و فرسایش آبی، به تخریب فسیلها کمک میکند. همچنین در گذشتههای دور، مناطقی که اکنون به صورت بیابان یا مناطق کوهستانی هستند، پوشیده از جنگل و پوشش گیاهی انبوهی بودهاند. این پوشش گیاهی پس از مرگ دایناسورها، بر روی استخوانهای آنها را پوشانده و از فرسایش آنها جلوگیری کرده است. اما با گذشت زمان و تغییرات آب و هوایی، این پوشش گیاهی از بین رفته و استخوانها در معرض عوامل فرساینده قرار گرفتهاند. به علاوه به دلیل عوامل طبیعی و انسانی، استخوانهای دایناسورها اغلب به قطعات کوچک و پراکنده تبدیل شدهاند.
اما جدا از دلایل طبیعی این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که تاکنون اکتشافات فسیلی در ایران به صورت گسترده و سازمانیافته انجام نشده است. بیشتر کشفها به صورت تصادفی و توسط افراد محلی یا گردشگران صورت گرفته است. چرا که برای کاوش و استخراج فسیلها، به تجهیزات و امکانات تخصصی نیاز است که متأسفانه در ایران به اندازه کافی وجود ندارد. همچنین، کمبود نیروی متخصص در زمینه دیرینهشناسی، یکی دیگر از چالشهای پیش روی این حوزه است. و در نهایت بسیاری از مردم از اهمیت فسیلها و نحوه شناسایی آنها آگاهی ندارند و ممکن است به صورت ناخواسته به آنها آسیب برسانند که همین امر موجب از بین رفتن بسیری از سایتهای دیرینه شناسی در ایران شده است.
انقراض دایناسورها، از داستان تا واقعیت
یکی از بزرگترین معماهای تاریخ طبیعی، انقراض ناگهانی دایناسورها در پایان دوره کرتاسه، حدود 66 میلیون سال پیش است. این اتفاق نه تنها دایناسورها، بلکه بسیاری از گونههای دیگر جانوری و گیاهی را نیز از بین برد. اما تاکنون نظریههای مختلفی برای توضیح این انقراض بزرگ ارائه شده است . برخی دانشمندان بر این باورند که فعالیتهای آتشفشانی گسترده درنواحی هند امروزی، باعث آزاد شدن مقادیر زیادی گازهای گلخانهای و ایجاد تغییرات آب و هوایی شده است. که همین امر موجب انقراض گونههای جانوری شده. نظریه دیگر این است که تغییرات سطح دریاها نیز احتمالا بر روی زیستگاه دایناسورها تأثیر گذاشته و منجر به کاهش منابع غذایی و انقراض آنها شده است. همچنین برخی نظریههای کم طرفدارتر، تغییرات در میدان مغناطیسی زمین را علت انقراض دایناسورها میدانند. اما شاید بتوان گفت محبوب ترین نظریه اقراض دایناسورها چیزی نیست جز، برخورد شهاب سنگ به زمین در دوره کرتاسه!
برخورد شهاب سنگ و انقراض دایناسورها
یکی از محبوبترین نظریهها در نحوه انقراض دایناسورها، برخورد یک شهاب سنگ عظیم به زمین است. این برخورد میتواند باعث ایجاد تغییرات شدید آب و هوایی، آتشسوزیهای گسترده و ایجاد ابرهای غلیظی از گرد و غبار شده باشد که مانع رسیدن نور خورشید به زمین و کاهش دمای کره زمین شده است.
شواهدی که از نظریه برخورد شهاب سنگ و انقراض دایناسورها حمایت میکنند:
- وجود لایه ایریدیوم در خاک: در لایههای زمین که مربوط به زمان انقراض دایناسورها است، مقدار عنصر ایریدیوم به طور غیرعادی بالا است. این عنصر در شهابسنگها به وفور یافت میشود و وجود آن در این لایهها، قویترین مدرک برای حمایت از نظریه برخورد شهاب سنگ است.
- کوارتز شوکشده: در محل برخورد شهاب سنگ، کوارتز شوکشدهای یافت شده است که نشان میدهد منطقه برخورد تحت فشار بسیار زیادی قرار گرفته است.
- تغییر ناگهانی در فسیلها: فسیلهای موجود در لایههای زمین نشان میدهند که بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی به طور ناگهانی و در مدت زمان کوتاهی منقرض شدهاند.
چرا دایناسورها منقرض شدند ولی پستانداران زنده ماندند؟
یکی از پرسشهای مهم این است که چرا دایناسورها منقرض شدند اما پستانداران توانستند این رویداد را پشت سر بگذارند؟ پاسخ این پرسش میتواند در اندازه بدن، رژیم غذایی و توانایی سازگاری با تغییرات محیطی باشد. پستانداران به طور کلی کوچکتراز دایناسورها بودند و به منابع غذایی کمتری نیاز داشتند. همچنین، آنها توانایی لانهسازی و خواب زمستانی داشتند که به آنها کمک کرد تا در شرایط سخت محیطی که در آن زمان بر زمین حاکم بود زنده بمانند.
نه تنها برخی از دایناسورها منقرض نشدند، بلکه همه پرندگان امروزی در واقع نوادگان مستقیم دایناسورها هستند.
حدود ۶۶ میلیون سال پیش، زمانی که یک سیارک بزرگ به زمین برخورد کرد و باعث تغییرات شدید آب و هوایی و انقراض بسیاری از گونهها، از جمله اکثر دایناسورها شد. اما برخی از دایناسورهای کوچک و پرندهمانند توانستند از این رویداد جان سالم به در ببرند و به تکامل خود ادامه دهند. به مرور زمان، این دایناسورها به پرندگان امروزی تبدیل شدند.
آنچه درباره دایناسورها آموختیم!
دایناسورها گروهی از خزندگان بودند که برای بیش از ۱۶۰ میلیون سال، از دوره تریاس تا پایان دوره کرتاسه، بر روی زمین زندگی میکردند.آنها در شکلها و اندازههای مختلفی وجود داشتند و در زیستگاههای گوناگونی از جنگلهای انبوه تا بیابانها زندگی میکردند. برخی از آنها گیاهخوار بودند و برخی دیگر گوشتخوار. بزرگترین آنها به اندازه یک ساختمان بلند بودند و کوچکترین آنها به اندازه یک مرغ.
مطالعه دایناسورها به ما کمک میکند تا درک عمیقتری از تاریخ زمین و تکامل حیات پیدا کنیم. با بررسی فسیلهای دایناسورها، دانشمندان میتوانند اطلاعات ارزشمندی درباره محیط زیست، آب و هوا، و تغییرات زمینشناسی در گذشته به دست آورند. همچنین، مطالعه دایناسورها به ما کمک میکند تا فرآیندهای تکامل را بهتر درک کنیم و به سؤالاتی مانند چگونگی ظهور و انقراض گونهها پاسخ دهیم.
منابع:
nationalgeographic.com/ Jurassic
nationalhistorymusium/the_biggest_dionosaurs
Wikipedia.com/dinosaurs
Earth.com/dinosaurs_extinctions